26 فرهنگ

1649 مدخل


ورزیده

varzide

۱. ورزش‌کرده؛ نیرومند.
۲. [قدیمی] حاصل‌کرده و به‌دست‌آورده.

۱. آزموده، خبره، کاردان، کارکشته، ماهر، متبحر
۲. قوی ≠ تازهکار

accomplished, athletic, conditioned, experienced, practiced, proficient, veteran