ورزشهای زمستانیwinter sportsواژههای مصوب فرهنگستانورزشهای فضای باز که معمولاً در زمستان و بر روی برف و یخ انجام میشود
ورزشهای آبیaquatics, water sportsواژههای مصوب فرهنگستانورزشهایی مانند موجسواری و شنا و واترپولو (water polo) که بر روی آب یا داخل آن انجام میشود
ورزشهای دستاکیracket gamesواژههای مصوب فرهنگستانورزشهایی که در آن توپ را با دستاک از روی تور رد میکنند یا به دیوار میزنند متـ . ورزشهای راکتی
ورزشهای نشستهsitting sportsواژههای مصوب فرهنگستانورزشهایی که شرکتکنندگان در آنها در حالت نشسته قرار دارند مانند سوارکاری و قایقرانی
گردشگری زمستانیwinter tourismواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گردشگری که محصولات و خدمات آن شامل ورزشهای زمستانی مانند برفسُری، یخسُری، تختهبرفسُری و یخسنگ است
خانهلغتنامه دهخداخانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) آن جایی که در آن آدمی سکنی می کند. (ناظم الاطباء). سرا. منزل . مستَقَرّ : برگزیدم بخانه تنهایی از همه کس درم ببستم چست . شهیدبلخی .کنو
گلفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (زیستشناسی) اندام تولیدمثل گیاهان نهاندانه که پس از مدتی بهجای آن میوه بهوجود میآید و شامل کاسبرگ، گلبرگ، پرچم، و مادگی است: گل سیب، گل بادام.۲. (زیستش
ارد اوللغتنامه دهخداارد اول . [ اُ رُ دِ اَوْ وَ ] (اِخ ) پادشاه اشکانی . این شاه پس از برادربتخت سلطنت تمام ایران نشست . در باب سنه ٔ جلوس او اختلاف است بعضی 56 و برخی 55 ق . م .
اسکندرلغتنامه دهخدااسکندر. [ اِ ک َدَ ] (اِخ ) مقدونی ، مشهور به اسکندر گُجَسْتَک (ملعون ) یا کبیر (مولد 356، جلوس 336 و وفات 323 ق .م .). اسم این پادشاه مقدونی الکساندر ۞ بود و م