وخشورلغتنامه دهخداوخشور.[ وَ / وُ ] (اِ) بر وزن دستور، پیغمبر و رسول را گویند و به ضم اول هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : با ندا نمودند وخشور رابدید آن سراپا ه
وخشورفرهنگ نامها(تلفظ: vaxšur) (در قدیم) پیغمبر ، رسول ؛ (در اوستایی) وخشور در لغت به معنی حامل کلام (سخن) آسمانی و اصطلاحاً به معنی پیامبر است .
وخشورپندلغتنامه دهخداوخشورپند. [ وَ پ َ ] (اِ مرکب ) شریعت یعنی شرعی که پیغمبران قرار دهند و با بای ابجد [ وَخشوربند ] هم درست است . (برهان ). به معنی شریعت باشد که پیغمبران قرار دا
وخشوربندلغتنامه دهخداوخشوربند. [ وَ ب َ ] (اِ مرکب ) وخشورپند. وخشورنهاد شریعت . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به وخشورپند و وخشورنهاد شود.
وخشورنهادلغتنامه دهخداوخشورنهاد. [ وَ ن ِ / ن َ ] (اِ مرکب ) وخشورپند. (برهان ) . وخشوربند. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). شریعت که پیغمبران قرار داده باشند. (برهان ) (انجمن آرا) (
وخشورپندلغتنامه دهخداوخشورپند. [ وَ پ َ ] (اِ مرکب ) شریعت یعنی شرعی که پیغمبران قرار دهند و با بای ابجد [ وَخشوربند ] هم درست است . (برهان ). به معنی شریعت باشد که پیغمبران قرار دا
وخشوربندلغتنامه دهخداوخشوربند. [ وَ ب َ ] (اِ مرکب ) وخشورپند. وخشورنهاد شریعت . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به وخشورپند و وخشورنهاد شود.
وخشورنهادلغتنامه دهخداوخشورنهاد. [ وَ ن ِ / ن َ ] (اِ مرکب ) وخشورپند. (برهان ) . وخشوربند. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). شریعت که پیغمبران قرار داده باشند. (برهان ) (انجمن آرا) (