وحشیگریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ش، خونخواری، ددمنشی، آدمخواری، غیر انسانی بودن، بی عاطفگی، بیرحمی، سنگدلی، سختی، شرارت
والیگریلغتنامه دهخداوالیگری . [ گ َ ] (حامص مرکب ) ولایت . (آنندراج ). حکومت . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || اختیار.
مطبوع وشیرین سخن گفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ل] مطبوع وشیرین سخن گفتن، شکرشکستن