وثیقةلغتنامه دهخداوثیقة. [ وَ ق َ ] (ع ص ) تأنیث وثیق . (اقرب الموارد). || (اِ) عهدنامه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث ) (ناظم الاطباء). || آنچه بدان استواری نمایند در کاری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). گروی . گروگان . رهینه . گرو. || نامه ٔ خرید و فروخت . (مهذب الاسماء).
وثیقهفرهنگ فارسی عمید۱. (حقوق) مالی که متهم برای آزادی خود نزد دادگاه به رهن میگذارد.۲. عهد؛ پیمان.۳. مالی که در برابر دریافت وام نزد وامدهنده میگذارند.
وثیقهدیکشنری فارسی به انگلیسیbail, collateral, deposit, gage, guarantee, guaranty, margin, pawn, pledge, security, surety
وثیقهفرهنگ فارسی عمید۱. (حقوق) مالی که متهم برای آزادی خود نزد دادگاه به رهن میگذارد.۲. عهد؛ پیمان.۳. مالی که در برابر دریافت وام نزد وامدهنده میگذارند.
وثیقهدیکشنری فارسی به انگلیسیbail, collateral, deposit, gage, guarantee, guaranty, margin, pawn, pledge, security, surety
وثیقهفرهنگ فارسی عمید۱. (حقوق) مالی که متهم برای آزادی خود نزد دادگاه به رهن میگذارد.۲. عهد؛ پیمان.۳. مالی که در برابر دریافت وام نزد وامدهنده میگذارند.
وثیقهدیکشنری فارسی به انگلیسیbail, collateral, deposit, gage, guarantee, guaranty, margin, pawn, pledge, security, surety