وتولغتنامه دهخداوتو. [ وِ ت ُ ] (لاتینی ، اِ) حق وتو حق خاصی است برای اعضاء دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد که به موجب آن می توانند مانع تصویب تصمیمات آن شورا گردند. (از فرهن
وتوفرهنگ انتشارات معین(وِ تُ) [ فر. ] (اِ.) مخالف ، امتناع . ؛حق ~ حقی که به دولتی داده شود مبنی بر رد پیشنهاد دول هم پیمان .
وتوفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهحقی که مقامی را مجاز میسازد تا قانون یا تصمیمی را که اکثریت یک گروه یا نهاد پذیرفتهاند رد کند.
vetoesدیکشنری انگلیسی به فارسیوتو، رد، حق رد، رای مخالف، منع، نشانه مخالفت، رد کردن، قدغن کردن، رای مخالف دادن
وتوحةلغتنامه دهخداوتوحة. [ وُ ح َ ] (ع مص ) وتاحة. (ناظم الاطباء). کم گردیدن چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (المنجد). رجوع به وتاحة شود.
وتونلغتنامه دهخداوتون . [ وُ ] (ع مص ) پیوسته روان ماندن آب و منقطع نشدن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). دایم شدن آب و جز آن . (تاج المصادر بیهقی ).