پهلوگاه ویژۀ اتوبوسbus bayواژههای مصوب فرهنگستانانشعاب یا قسمت عریضشدهای از راه که به اتوبوسها امکان میدهد، بدون اینکه مزاحم جریان شدآمد شوند، برای سوار شدن یا پیاده کردن مسافر توقف کنند متـ . پهلوگاه
گَرد آبپنیرwhey powder, dried wheyواژههای مصوب فرهنگستانپودری با کمتر از 15 درصد پروتئین که از تغلیظ و خشک کردن آبپنیر به روش افشانهای تولید میشود
سهرگهthree-way cross, three-way hybridواژههای مصوب فرهنگستانگیاه حاصل از تلاقی یک رگۀ خالص و یک دورگۀ ساده بهعنوان پایۀ مادری
وأیلغتنامه دهخداوأی . [ وَ اءَی ] (ع ص ) سخت شتاب و تیزرو از گورخر و اسب و جز آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
وأنةلغتنامه دهخداوأنة. [ وَءْ ن َ ] (ع ص ) زن پهن تن . (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). تأنیث وأن است . رجوع به وأن شود.
وأواءلغتنامه دهخداوأواء. [ وَءْ ] (ع اِ صوت ) آواز و صیحه ٔ شغال و در اساس آمده که اختصاص به شغال ندارد. (از اقرب الموارد).