واکنشلغتنامه دهخداواکنش . [ ک ُ ن ِ ] (اِمص مرکب ) عکس العمل . انفعال . (لغات فرهنگستان ). مقابل کنش .
پایانشtermination 2واژههای مصوب فرهنگستان[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] خاتمه یافتن همتاسازی یا رونویسی یا ترجمه [شیمی، مهندسی بسپار] مرحلۀ اتمام واکنش زنجیری در پی غیرفعال شدن یا از بین رفتن
الکترونپزیelectron beam curingواژههای مصوب فرهنگستانپخت سریع مادۀ پوششی با ارسال باریکۀ الکترون به سطح ماده و تشکیل رادیکالهای آزاد و انجام واکنش بسپارش زنجیری
شاخهدار شدن زنجیرهchain branchingواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای در واکنش زنجیرهای که در آن شمار حاملهای زنجیرۀ تولیدشده بیش از حاملهای زنجیرۀ مصرفشده است