واژهیاب اصطلاحشناختیterminological concordanceواژههای مصوب فرهنگستانفهرست منظمی از اصطلاحهای استخراجشده از یک پیکره همراه با بافت و مرجع آنها
واژهیابconcordanceواژههای مصوب فرهنگستاننمایهای الفبایی از کلمات موجود در یک متن به همراه نشانی بازیابی آنها متـ . کشّاف
کار اصطلاحشناسی موردی،واژهگزینی موردیad hoc terminology workواژههای مصوب فرهنگستانحل مسائل جاری اصطلاحشناسی نظیر جستوجوی واژههای جدید و معادلها و مترادفها
پورنگواژهنامه آزادواژهی پورنگ مخفف پور ِ رنگ ( پور + رنگ). پور به معنای پسر و رنگ به معنای خورشید.( ~.) (اِ.) 1 - شُتر قوی که برای بچه زادن نگه می دارند. 2 - بز کوهی . واژهی پو
اجرا 2will comply, WILCOواژههای مصوب فرهنگستانواژهای که از آن برای نشان دادن دریافت و درک پیام صوتی مخابراتی استفاده میکنند