واقعیتلغتنامه دهخداواقعیت . [ ق ِ عی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ، اِ) حقیقت . || وجود. هستی . (ناظم الاطباء).
واقعیتدیکشنری فارسی به انگلیسیactuality, axiom, fact, gospel, reality, sooth, truth, truthfulness, verity
واقعیتگردیreality tourismواژههای مصوب فرهنگستانسفر به مناطق کمترتوسعهیافته و ناپایدار سیاسی برای آشنایی مستقیم با شیوۀ زندگی در آن مناطق