واقدلغتنامه دهخداواقد. [ ق ِ ] (اِخ ) واقدبن عبداﷲبن عبدمناف بن عبدالعزیز الیربوعی التمیمی ، از صحابه و قدیم الاسلام است . مردی شجاع و همه جا ملتزم رکاب رسول (ص ) بودو در 11 هجر
واقدواژهنامه آزاداسم فاعل از وقد به معنی هیزم .وَقْد:وَقْد:مص ، آتش ، و در زبان متداول بمعناى هیزم و مانند آنست که با آن آتش روشن شود. واقد:روشن کننده ی آتش
واقد العبدیلغتنامه دهخداواقد العبدی . [ ق ِ دُل ْ ع َ دی ی ] (اِخ ) ابویعفور تابعی است و برخی نام او را وقدال گفته اند. (از یادداشت مؤلف ).
واقدبن عمرو تمیمیلغتنامه دهخداواقدبن عمرو تمیمی . [ ق ِ دِ ن ِ ع َ رِ ت َ می ی ] (اِخ ) کتابی در شرح حال بابک خرمی دارد. (از ابن الندیم از یادداشتهای مؤلف ).
واقدیلغتنامه دهخداواقدی . [ ق ِ ] (اِخ ) عبدالرحمن بن واقد مکنی به ابومسلم صاحب کتاب القراءة. رجوع شود به ابومسلم .
واقدیلغتنامه دهخداواقدی . [ق ِ ] (اِخ ) محمدبن عمروبن واقدالواقدی المدنی مولی اسلم ، مکنی به ابوعبداﷲ. از محدثان و از قدیمی ترین مورخان است . از ابن ابی ذئب از معمربن راشد و مالک
واقد العبدیلغتنامه دهخداواقد العبدی . [ ق ِ دُل ْ ع َ دی ی ] (اِخ ) ابویعفور تابعی است و برخی نام او را وقدال گفته اند. (از یادداشت مؤلف ).
واقدیلغتنامه دهخداواقدی . [ ق ِ ] (اِخ ) عبدالرحمن بن واقد مکنی به ابومسلم صاحب کتاب القراءة. رجوع شود به ابومسلم .
واقدبن عمرو تمیمیلغتنامه دهخداواقدبن عمرو تمیمی . [ ق ِ دِ ن ِ ع َ رِ ت َ می ی ] (اِخ ) کتابی در شرح حال بابک خرمی دارد. (از ابن الندیم از یادداشتهای مؤلف ).
واقدیلغتنامه دهخداواقدی . [ق ِ ] (اِخ ) محمدبن عمروبن واقدالواقدی المدنی مولی اسلم ، مکنی به ابوعبداﷲ. از محدثان و از قدیمی ترین مورخان است . از ابن ابی ذئب از معمربن راشد و مالک
کاتب واقدیلغتنامه دهخداکاتب واقدی . [ ت ِ ب ِ ق ِ ] (اِخ ) محمدبن سعد. رجوع به ابن سعد ابوعبداﷲ ... در همین لغت نامه و ریحانة الادب ج 3 ص 334 شود.