26 فرهنگ

2631 مدخل


ترجمه مقاله

وافر

vāfer

۱. فراوان؛ بسیار؛ افزون.
۲. (اسم) (ادبی) در عروض، بحری که از تکرار سه یا چهار بار مفاعلتن حاصل می‌شود.

بسیار، بیحد، خیلی، زیاد، عدیده، فراوان، کثیر، متعدد ≠ کم، نادر

affluent, abundant, ample, bounteous, bumper, copious, fat, flush, generous, generously, liberal, long , opulent, plenteous, plentiful, profuse, superabundant