وای وای کردنلغتنامه دهخداوای وای کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شیون و زاری کردن و سخت نالیدن : زن او پیش آمد، ساره ، و بانگ همی کرد، وای وای و ولوله همی کرد. (تفسیر قرآن مجید چ متینی ص 2
عواءدیکشنری عربی به فارسیزوزه کشيدن , فرياد زدن , عزاداري کردن , واغ واغ کردن , لا ف زدن , باليدن , جيغ زدن , واغ واغ