واشرلغتنامه دهخداواشر. [ ش ِ ] (انگلیسی ، اِ) ابزاری است که در ماشین ها و وسایل مکانیکی به کار میرود و بیشتر در بین دوقطعه که روی هم قرار می گیرند گذاشته می شود و جنس آن ممکن اس
واشرفرهنگ انتشارات معین(ش ) [ انگ . ] (اِ.) حلقه ای معمولاً از جنس لاستیک که برای آب بندی کردن بین دو جسم سخت قرار می گیرد.
واشرفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهحلقۀ باریکی از چرم یا فلز برای کار گذاشتن در اطراف پیچومهره؛ لایهای از فلز یا چرم که بین دو جسم قرار میگیرد تا از نفوذ مایعات و گاز جلوگیری کند.
واشر سرسیلندرcylinder head gasket, head gasketواژههای مصوب فرهنگستانواشری، مقاوم در برابر گرما و فشار بسیار بالا، بین سرسیلندر و بدنۀ سیلندر که مانع از ورود سیال خنککننده به محفظۀ احتراق میشود
واشر فلزی سرسیلندرshim-type head gasketواژههای مصوب فرهنگستانواشر نازک فلزی، معمولاً فولادی، که بهدلیل استحکام زیاد، تاب فشار بیشتر و درنتیجه افزایش نسبت تراکم را دارد
واشر فلزی سرسیلندرshim-type head gasketواژههای مصوب فرهنگستانواشر نازک فلزی، معمولاً فولادی، که بهدلیل استحکام زیاد، تاب فشار بیشتر و درنتیجه افزایش نسبت تراکم را دارد