واشُد ریل سومthird rail gapواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از مسیر ریل سوم که برای عایقبندی الکتریکی یا انقباض و انبساط ریلگذاری نمیشود
واشد لازمcritical gapواژههای مصوب فرهنگستانحداقل اندازۀ واشد که راننده برای گردش به چپ یا ورود به جریان تردد نیاز دارد
واشدنلغتنامه دهخداواشدن .[ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) باز شدن . مفتوح و گشاده شدن . از هم باز شدن : انجبا؛ واشدن عمامه . (زوزنی ). تفکیک از هم . واز شدن . (زوزنی ). || پراکنده شدن . (نا
واشد لازمcritical gapواژههای مصوب فرهنگستانحداقل اندازۀ واشد که راننده برای گردش به چپ یا ورود به جریان تردد نیاز دارد
واشدنلغتنامه دهخداواشدن .[ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) باز شدن . مفتوح و گشاده شدن . از هم باز شدن : انجبا؛ واشدن عمامه . (زوزنی ). تفکیک از هم . واز شدن . (زوزنی ). || پراکنده شدن . (نا