وازلینلغتنامه دهخداوازلین . [ زِ ] (فرانسوی ، اِ) وازلین یا پترولئین یا چربی معدنی از تصفیه ٔ روغن های سنگین نفت امریکا که باقیمانده ٔ تقطیر در 360 درجه گرما میباشد به دست می آید
وازلینفرهنگ انتشارات معین(زِ) [ فر. ] (اِ.) نوعی روغن که از آن برای تهیة بعضی داروها، پمادها و لوازم آرایشی استفاده می کنند.
وازلین مایعلغتنامه دهخداوازلین مایع. [ زِ ن ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) وازلین مایع یا روغن وازلین یا پترووازلین از تقطیر هیدروکربورهائی که بین 335 تا 440 درجه گرما تحت تأثیر اسید
واتلینگلغتنامه دهخداواتلینگ . (اِخ ) نخستین جزیره از جزایر باهاما [ نزدیک سواحل فلوریدا ] که اسپانیائیها (کریستف کلمب و همراهان ) در بامداد روز جمعه 12 اکتوبر 1492 به آن برخوردند.
وازین طسوجلغتنامه دهخداوازین طسوج . [ طَ ] (اِخ ) (به تشدید سین در عربی و تخفیف آن در فارسی ) ناحیه ای است از نواحی جهرود قم که خودشامل این نواحی است : خورجه ، وارود، جویکان ، جرودان
وازینجلغتنامه دهخداوازینج . (اِ) بانگ و بانگ هی هی جهت راندن حیوانات . (ناظم الاطباء) (اشتینگاس ). در مآخذ دیگری دیده نشد.
وازلین مایعلغتنامه دهخداوازلین مایع. [ زِ ن ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) وازلین مایع یا روغن وازلین یا پترووازلین از تقطیر هیدروکربورهائی که بین 335 تا 440 درجه گرما تحت تأثیر اسید
اکتیوللغتنامه دهخدااکتیول . [ اِ] (اِ) نام روغن دارویی سیاه رنگ که با وازلین مخلوطکنند و بر زخمها و جراحات بگذارند تا بهبود یابد.
پمادفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهمادۀ دارویی نرمی که با داروهای مختلف و بعضی روغنها، نظیر وازلین، لانولین، پیه، و روغن زیتون برای مالیدن روی زخم یا ورم درست کنند.