26 فرهنگ

1195 مدخل


وارون

vārun

۱. واژگون؛ برگشته؛ سرنگون؛ وارو.
۲. [مجاز] نحس و شوم: ◻︎ ندانم بخت را با من چه کین است / به که نالم به که زاین بخت وارون (لبیبی: شاعران بی‌دیوان: ۴۸۸).

۱. سرنگون، معکوس، وارونه، واژگونه، واژگون
۲. برعکس، مخالف

converse, conversely, counter, inverse, reverse