وابسته بهدیکشنری فارسی به انگلیسیacious _, ac_, ate, ative _, eer _, hypo-, ian _, ic _, ie _, ish _, ive _, of, ory _
خزینهلغتنامه دهخداخزینه . [ خ َ ن َ / ن ِ ] (اِ) مخزن . (از ناظم الاطباء). انبار.آنجا که اشیاء را نگاه دارند. خزانه . (یادداشت بخط مؤلف ). در این معنی مقصود از خزینه محلی است که
دفترخانهلغتنامه دهخدادفترخانه . [ دَ ت َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) خانه و محل نگهداری دفاتر و کتابچه های مربوط به درآمد و اموال و خراج و مالیات . اداره ٔ عمومی که در آنجا دفترها و دفتر