26 فرهنگ

161 مدخل


هچل

hačal

گرفتاری؛ دردسر؛ خطر؛ مخمصه.
⟨ در (تو، به) هچل افتادن: [عامیانه، مجاز] دچار مخمصه و گرفتاری شدن.

۱. دردسر، گرفتاری، مخمصه، ناراحتی
۲. بور، خجل، دماغسوخته، شرمسار

hot water, jam, mess, pickle, scrape, trouble