حیبةلغتنامه دهخداحیبة. [ ب َ ] (ع اِ) قرابت از جانب مادر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). قرابت و خویشاوندی از جانب مادر. (ناظم الاطباء). || اندوه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)
هیبةلغتنامه دهخداهیبة. [ هََ ب َ ] (ع مص ) ترسیدن . (تاج المصادربیهقی ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). هیبت . || شکوه داشتن . (المصادر زوزنی ). || توقیرو تعظیم کردن . (اقرب الموارد)
هبةدیکشنری عربی به فارسیاعطا , موهبت , دست بدست دادن عروس و داماد , بخشيدن , فاش کردن , بذل , تند باد , باد ناگهاني , انفجار , فوت , خوشي , تفريح , تمايل , مزمزه , چشيدن , حب , حب دارو
هبةالغتنامه دهخداهبةا. [ هَِ ب َ تُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن مطلب ، معروف به ابن مطلب و ملقب به ولی اﷲ وزیر المستظهر باﷲ خلیفه ٔ عباسی بود. رجوع به ابن مطلب شود.