هوپرورشeutrophicationواژههای مصوب فرهنگستانغنی شدن محیطهای آبی از ترکیبات محلول که به رشد بیشازحد برخی از موجودات زنده منجر میشود
هوپروردگیeutrophy, eutrophiaواژههای مصوب فرهنگستان1. رشد متناسب اندامها و بافتها در نتیجۀ تغذیه کامل 2. رشد و ازدیاد موجودات زنده براثر تغذیۀ مطلوب در یک زیستبوم
هورورةلغتنامه دهخداهورورة. [ هََ وَرْ وَ رَ ] (ع ص ) زن هلاک شونده . (منتهی الارب ). المراءة الهالکة. (اقرب الموارد).
هوروشواژهنامه آزاد"هور" در زبان فارسی به معنای خورشید و آفتاب است. وش هم پسوند مانند است و "هوروش" یعنی مثل خورشید. در زبان اوستا نیز از کلمه " اخشوروش" و "هورخشئتا" به معنای خدا
هوروشفرهنگ نامها(تلفظ: hurvaš) (هور = خورشید + وش (پسوند شباهت)) مثل خورشید ، شبیه آفتاب ؛ (به مجاز) زیبارو .