80 مدخل
داهیانه، زیرکانه، عاقلانه، مدبرانه، هوشمندانه ≠ جاهلانه، نابخردانه
intellectual, intelligent, intelligently, penetrating, wisely
فني
systematically
artistic, cunning
۱. به روش هنرمندان؛ مانند هنرمندان.۲. [مجاز] با مهارت و زیرکی.
فنيا
هوشمندانه