هوروشواژهنامه آزاد"هور" در زبان فارسی به معنای خورشید و آفتاب است. وش هم پسوند مانند است و "هوروش" یعنی مثل خورشید. در زبان اوستا نیز از کلمه " اخشوروش" و "هورخشئتا" به معنای خدا
هوروشفرهنگ نامها(تلفظ: hurvaš) (هور = خورشید + وش (پسوند شباهت)) مثل خورشید ، شبیه آفتاب ؛ (به مجاز) زیبارو .
حوروشفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهزیبا؛ مانند حور: ◻︎ در چمن حوروشان انجمنی ساختهاند / چشم بد دور بهشتیچمنی ساختهاند (عرفی: ۲۹۴).
هورورةلغتنامه دهخداهورورة. [ هََ وَرْ وَ رَ ] (ع ص ) زن هلاک شونده . (منتهی الارب ). المراءة الهالکة. (اقرب الموارد).