لغتنامه دهخدا
عوارض . [ ع َ رِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عارضة. (از منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (اقرب الموارد). رجوع به عارضة شود. || اتفاقات و حادثه ها و حوادث . (ناظم الاطباء) : رفتن بر درجات شرف بسیارمؤونت است و فرودآمدن از مراتب عز اندک عوارض . (کلیله و دمنه ). در عوار