هنمةلغتنامه دهخداهنمة. [ هَِ ن ْ ن َ م َ ] (ع اِ) شبهی از شبه های زنان که جهت افسون با خود دارند. || (ص ) مرد زشت پیکر کوتاه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
هنمةلغتنامه دهخداهنمة. [ هَِ ن ْ ن َ م َ ] (ع اِ) شبهی از شبه های زنان که جهت افسون با خود دارند. || (ص ) مرد زشت پیکر کوتاه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
شبهلغتنامه دهخداشبه . [ ش َ ب َ / ب ِ ] (اِ) شوه . شبق . معربش سبج . سنگی باشد سیاه و براق و در نرمی و سبکی همچو کاه ربا است و آن دو بابت میشود یکی آن است که از دشت قبچاق آورند