هندیلغتنامه دهخداهندی . [ هَِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسنوند از بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد.دارای 160 تن سکنه ، آب آن از رودخانه ٔ کهمان و محصول عمده اش غله ، لبنیات ، پشم و
هندیلغتنامه دهخداهندی . [ هَِ ] (ص نسبی ) هندوستانی . (برهان ). از: هند + یاء نسبت . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). منسوب به هند. (منتهی الارب ). منسوب به بلاد مختلفه ٔ هند. (سمعان
هديةدیکشنری عربی به فارسیاستدعا , فرمان يادستوري بصورت استدعا , عطيه , لطف , احسان , بخشش , پيشکشي , پيشکش , نعمت , موهبت , استعداد , پيشکش کردن (به) , بخشيدن (به) , هديه دادن , داراي ا