هندآبادلغتنامه دهخداهندآباد. [ هَِ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. دارای 67 تن سکنه ، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
هندآبادلغتنامه دهخداهندآباد. [ هَِ ] (اِخ ) دهی است از بخش سردشت شهرستان مهاباد. دارای 319 تن سکنه ، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله ، توتون و عسل و کار دستی مردم جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
اندآباد بالالغتنامه دهخدااندآباد بالا. [ اَ دِ ] (اِخ ) دهی است از بخش ماه نشان شهرستان زنجان با 610 تن سکنه . آب آن ازقنات و چشمه و محصول آن غلات ، بنشن ، انگور و قیسی است . اندآباد پایین در چهارکیلومتری اندآباد بالا و جمعیت آن 429
انضباطلغتنامه دهخداانضباط. [ اِ ض ِ ] (ع مص ) سامان گرفتن . بنوا شدن . خوب نگاهداشته شدن . نظم داشتن . (فرهنگ فارسی معین ). || (اِمص ) پیوستگی و مضبوطی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). نظم و انتظام و ترتیب و درستی و عدم هرج و مرج . (ناظم الاطباء). سامان پذیری و آراستگی . || (اصطلاح نظامی ) پیروی کا
انضباطدیکشنری عربی به فارسیانضباط , انتظام , نظم , تاديب , ترتيب , تحت نظم و ترتيب در اوردن , تاديب کردن
انضباطفرهنگ فارسی عمید۱. رفتار دارای نظم و پیرو اصول معین.۲. (اسم) قاعده یا اصول حاکم بر فعالیتها در رفتارها.
سهندآبادلغتنامه دهخداسهندآباد. [ س َ هََ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای چهارگانه ٔ بخش بستان آباد. شهرستان تبریز است . این دهستان در جنوب باختری بستان آباد و در دامنه ٔ جنوب خاوری و شمالی کوه سهند واقع است که از شمال به دهستان مهرانرود و سردرود،از جنوب به دهستان دیزج رود از خاور بدهستان مهرانرود،