همگونهsyntype 1, cotypeواژههای مصوب فرهنگستانهر نمونه از گروهی که گونۀ اصلی براساس آن توصیف شده، اما گونهنام از آن انتخاب نشده است
گونهزایی همجاsympatric speciationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گونهزایی که در طی آن گونههای جدید درحالیکه در همان ناحیة جغرافیایی سکونت دارند از یک گونة نیایی منفرد تکامل مییابند
هم پهنالغتنامه دهخداهم پهنا. [ هََ پ َ ] (ص مرکب ) دو چیز که عرض برابر دارند. (یادداشت مؤلف ). هم ور. (یادداشت دیگر).
رقابت تداخلیinterference competitionواژههای مصوب فرهنگستانرقابتی که در آن یک گونه از دسترسی گونة دیگر به منبعی محدود که هر دو گونه به آن بستگی دارند، جلوگیری میکند
حذف رقابتیcompetition exclusionواژههای مصوب فرهنگستانحذف یک گونه بهوسیلۀ یک گونۀ دیگر در زیستگاه، ازطریق رقابت بینگونهای
مرهمگونهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ، مُسَکّن، آرامبخش، آرامشبخش، تسکیندهنده، تخفیفدهنده، تببر، ضدخارش موجب آرامش خاطر، دلارام، دلنواز نرم