همفازin-phaseواژههای مصوب فرهنگستانویژگی حالتی از همدوسی که در آن دو یا چند کمیت دورهای با بسامد یکسان فازهای یکسان داشته باشند
همفرمانگیریneutral steer 2واژههای مصوب فرهنگستانهماهنگی زاویۀ انحراف چرخهای جلو و عقب خودرو در هنگام گردش
همفرمانیpower-sharing 2واژههای مصوب فرهنگستانمشارکت در تشکیل دولت بر پایۀ ائتلاف میان دو یا چند حزب متـ . مشارکت در قدرت
خط همفراکِشَندیcotidal lineواژههای مصوب فرهنگستانخطی حاصل از به هم پیوستن همۀ نقطههای دارای فراکِشَندهای همزمان
خط همفرودcoincident-time lineواژههای مصوب فرهنگستانخط یا سطحی که بر روی آن، دو موج متفاوت زمانِ رسیدِ یکسان دارند
نمودار همفراکِشَندیcotidal chartواژههای مصوب فرهنگستاننموداری از خطهای همفراکِشَندی که مکانهای تقریبی فراکِشَند را ساعتبهساعت نسبت به نصفالنهار مرجع، معمولاً گرینویچ، نشان میدهد
آرایۀ وِنِرWenner array, Wenner electrode arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای با الکترودهای همفاصله و متقارن که میتواند در امتداد خط اندازهگیری گسترش یابد
پُرفشار بستهclosed highواژههای مصوب فرهنگستانپُرفشاری که خط همفشار یا خط پَربند آن را در بر گرفته است