همزمانسازsynchronizer 2واژههای مصوب فرهنگستانافزارهای برای جبران تفاوت در میزان جریان اطلاعات یا زمان رخدادها میان فرستنده و گیرنده
بیتافزاییbit stuffingواژههای مصوب فرهنگستانافزودن بیت به قاب رقمی (digital frame) برای همزمانسازی و واپایش
پشتیبانگیری تفاضلی بازگشتیreverse delta backupواژههای مصوب فرهنگستانروشی در پشتیبانگیری که در آن ابتدا پشتیبانگیری تام انجام میشود و سپس رونوشت کامل را با ویراست زنده بهصورت دورهای همزمانسازی میکنند
شبههمزمانplesiochronousواژههای مصوب فرهنگستانویژگی سامانههایی که بخشهای مختلف آنها تقریباً همزمانسازی شده باشد
synchronizerدیکشنری انگلیسی به فارسیهماهنگ کننده، همزمانساز، همگام کننده، دستگاه همزمان کننده همگاهگر
بستک 1block 1واژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از بیتها یا گروهی از نویسهها که بهعنوان واحد اطلاعاتی مستقل منتقل میشوند و برای تصحیح خطا یا همزمانسازی به کار میروند