همیشه بهارلغتنامه دهخداهمیشه بهار. [ هََ ش َ / ش ِ ب َ] (اِ مرکب ) حی العالم . همیشک . همیشک جوان . (یادداشت مؤلف ). رجوع به این کلمات و نیز رجوع به همیشه جوان شود. || قسمی بابونه .
همیشه بهارفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهگلی زردرنگ با بوتۀ کوتاه و برگهای دراز و ستبر که در تمام تابستان گل میدهد و زمستان هم سبز است و از سالی به سال دیگر میماند و سال بعد نیز گل میدهد؛ همیشکج