26 فرهنگ

819 مدخل


همکاری

hamkāri

با هم کار کردن؛ به یکدیگر کمک کردن در کاری؛ هم‌پیشگی و شرکت در کاری.

۱. معاضدت، همراهی، همیاری
۲. دستیار، شراکت، همپیشگی، همدستی، همشغلی، همقطاری

association, co-operation, collaboration, concert, cooperation, partnership, teamwork