همپایگیco-ordinationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند یا نتیجۀ ایجاد رابطۀ برابر بین دو یا چند سازه که ازلحاظ نحوی یکسان هستند
پرتوِ گاماgamma rayواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تابش الکترومغناطیسی پرانرژی و پرنفوذ که معمولاً در واپاشی پرتوزا گسیل میشود
گسیل گاماgamma emissionواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن هستههای اتمی با بیرون فرستادن تابش الکترومغناطیسی پرانرژی، بهصورت پرتو گاما، از حالت برانگیخته به حالتی با انرژی کمتر نزول میکنند
همپایهسازco-ordinatorواژههای مصوب فرهنگستانحروف و نشانههای ایجادکنندۀ همپایگی متـ . پیوند همپایهساز co-ordinating conjunction
مرکب دوتاییcopulative compound, copulative dvandvaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی واژۀ مرکب که عناصر آن رابطۀ همپایگی دارند متـ . مرکب متوازن دوتایی 3، متوازن dvandva