12368 مدخل
مرضی که در یک زمان بسیاری از مردم یک شهر را مبتلا سازد.
infectious
وباء
salgın
epidemiology
pestilential
infectiously
epidemic, infectiousness, pestilence
outbreak
بیمار ستاره دار، بداختر، بد طالع، بد بخت
il
بدبختی، بدی، نا هنجاری
مرتب شده اند، بد نهاد، ناخوشایند، ناجور، نا سازگار، نا مناسب
سلامتی بد
همه گیر
بیماری همه گیر، همهگیر، مسری، واگیر، جهانی، عالمگیر
(سُ خَ) (اِ.) مرضی عفونی واگیر و همه گیر که مصونیت می دهد.
اپیدمی، بیماری همه گیر
اندمیک، بیماری همه گیربومی