همبودassociation 4واژههای مصوب فرهنگستانپیوستگی دو یا چند یافتۀ باستانی، اعم از دستساخته و بومساخته و پدیدار، که به همراه یکدیگر و معمولاً در یک بستره یافت میشوند
همبود غیرقطعیopen associationواژههای مصوب فرهنگستانپیوستگی فرضی میان دو یا چند شیء یا عنصر باستانشناختی که به همراه یکدیگر یافت شدهاند و همزمانی نهشتهگذاری آنها قطعی نیست
همبود قطعیclosed associationواژههای مصوب فرهنگستانپیوستگی میان دو یا چند شیء یا عنصر باستانشناختی که به همراه یکدیگر یافت شدهاند و بر همزمانی نهشتهگذاری آنها دلالت دارد
همبود لایهنگاشتیstratigraphic associationواژههای مصوب فرهنگستانپیوستگی نزدیک میان دو یا چند شیء یا عنصر ساختاری باستانشناختی که ازنظر فیزیکی در یک بافت لایهنگاشتی قرار میگیرند
همبود همجوارspatial associationواژههای مصوب فرهنگستانپیوستگی فرضی و نزدیک میان دو یا چند شیء یا عنصر باستانشناختی مبتنی بر همجواری فیزیکی آنها
روش همبود زیاگانیfaunal associationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش تاریخگذاری نسبی برمبنای همبود باستانشناختی موجود در بقایای گونههای جانوری منقرضشده
بافت ردۀ یکprimary context, primary cultural depositsواژههای مصوب فرهنگستانوضعیت مواد باستانشناختی در هنگامی که بستره و همبود و جایمان آنها از زمانی که نهشته شدهاند به هم نریخته باشد متـ . بافت نامخدوش undisturbed context