همانندلغتنامه دهخداهمانند. [ هََ ن َن ْ ] (ص مرکب ) مخفف هم مانند است که به معنی شبیه و نظیر و مانند یکدیگر باشد. (برهان ). نیز مرخم هماننده است : به رای و به گفتار و نیکی گمان نبینی همانند او در زمان . فردوسی .ز کارآزموده گزیده مهان
همانندفرهنگ مترادف و متضادبسان، شبیه، کفو، مانند، متشابه، مثابه، مثل، مشابه، نظیر، نمونه، همتا، همسان
همانندلغتنامه دهخداهمانند. [ هََ ن َن ْ ] (ص مرکب ) مخفف هم مانند است که به معنی شبیه و نظیر و مانند یکدیگر باشد. (برهان ). نیز مرخم هماننده است : به رای و به گفتار و نیکی گمان نبینی همانند او در زمان . فردوسی .ز کارآزموده گزیده مهان
همانندفرهنگ مترادف و متضادبسان، شبیه، کفو، مانند، متشابه، مثابه، مثل، مشابه، نظیر، نمونه، همتا، همسان
همانندلغتنامه دهخداهمانند. [ هََ ن َن ْ ] (ص مرکب ) مخفف هم مانند است که به معنی شبیه و نظیر و مانند یکدیگر باشد. (برهان ). نیز مرخم هماننده است : به رای و به گفتار و نیکی گمان نبینی همانند او در زمان . فردوسی .ز کارآزموده گزیده مهان
تعادل همانندsymmetric equilibriumواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی در نظریة بازی که در آن همة بازیگران راهبرد یکسانی برای دستیابی به تعادل به کار میگیرند
اطلاعات ناهمانندasymmetric informationواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن همۀ بازیگران در مورد وضعیت بازی یا بخشی از آن که به آنها مربوط میشود، اطلاعات یکسان ندارند
اطلاعات همانندsymmetric informationواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن همۀ بازیگران در مورد وضعیت بازی یا بخشی از آن که به آنها مربوط میشود، اطلاعات یکسان دارند