هلاکتلغتنامه دهخداهلاکت . [ هََ ک َ ] (از ع ، اِمص ) مردن . مرگ . (یادداشت مؤلف ). این صورت در مآخذ لغت عرب مضبوط نیست . در اقرب الموارد هلکة (به فتح اول و دوم و سوم ) به معنی هلاکت است : خاتمت به هلاکت و ندامت انجامد. (کلیله و دمنه ). و چون خمره ٔ شهد مسموم است که چشی
علاکدلغتنامه دهخداعلاکد. [ ع ُک ِ ] (ع ص ) ستبر. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || شیر دفزک شده . (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
مَّوْبِقاًفرهنگ واژگان قرآنمحل هلاكت - مهلكه (اسم مکان از ماده وبق است که مصدرش وبوق به معناي هلاکت است)