هفت فرشتهلغتنامه دهخداهفت فرشته . [ هََ ف ِ رِ ت َ / ت ِ ] (اِخ ) هفت فرشته ٔ ایام هفته : اوریائیل ، جدیائیل ، شمائیل ، رفائیل ، عنائیل ، جبرائیل و عزرائیل .
هفتگویش اصفهانی تکیه ای: haf(t) طاری: haf(t) طامه ای: haf(t) طرقی: haf(t) کشه ای: haf(t) نطنزی: haf(t)
هفتلغتنامه دهخداهفت . [ هََ ] (ع اِ) گولی بسیار. (منتهی الارب ). حمق وافر. (اقرب الموارد). || زمین هموار نشیب . (منتهی الارب ). زمین مطمئن . (اقرب الموارد). || باران زودبارنده
امشا سپندانواژهنامه آزادنام هفت فرشته در دین مزدیسنا است که در کتاب اوستا هم نامش آمده است . این هفت فرشته در جهان مینوی زندگی می کنند و در ایام عید و جشن های آن زمان به زمین فرود می آ
امشاسپندفرهنگ انتشارات معین(اَ مِ پَ) ( اِ.) = امشاسفند: هر یک از هفت فرشته آیین زردشتی : بهمن ، اردیبهشت ، شهریور، اسپندارمذ، خرداد، امرداد که در رأس آن ها اهورمزدا قرار دارد.
هفتلغتنامه دهخداهفت . [ هََ ] (عدد، ص ، اِ) عددی است معروف . (برهان ). نماینده ٔآن در ارقام هندسیه 7 و در حساب جُمَّل «ز» باشد. (یادداشت مؤلف ). از میان اعداد شماره ٔ هفت از د
آهورامزدالغتنامه دهخداآهورامزدا. [ م َ ] (اِخ ) اورمزد. یزدان . رب ّ اعلی . رب الارباب . فاعل خیر. مقابل آهرمن ، فاعل شر، دیو. و هفت فرشته یا امشاسپند وسایط فیض او بدیگر مخلوق باشند.
یزیدیهلغتنامه دهخدایزیدیه . [ ی َ دی ی َ ] (اِخ ) یا یزیدیان ، پیروان شیخ شرف الدین ابوالفضائل عدی بن مسافربن اسماعیل ... ابن مروان از مشایخ قرن ششم هجری هستند. او به سال 555 یا 5