حایلغتنامه دهخداحای . (اِخ ) ابن شمعون مسعود. وکیل خاخامخانه ٔ مصر. او راست : الاحکام الشرعیة فی الاحوال الشخصیة در حقوق خصوصی و اموری که در علم حقوق به امور شخصیه معروف است از
هایلغتنامه دهخداهای . (اِ صوت )کلمه ٔ تأسف یعنی وای و آه و دریغا. (ناظم الاطباء).به معنی وای است و آن لفظی باشد که در وقت دردی و مصیبتی و المی و آزاری بر زبان رانند. (برهان ).
هایفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. ‹آی، ای، هی› [عامیانه] برای مخاطب قرار دادن به کار میرود.۲. ‹وای، آه› برای اظهار تٲسف گفته میشود.
تاج ریزی سیاهلغتنامه دهخداتاج ریزی سیاه . [ ی ِ س ِ ] (ترکیب وصفی ) یکی از انواع تاج ریزی با میوه های سیاه و سمی . رجوع به تاجریزی شود.