هشورلغتنامه دهخداهشور. [ هََ ] (ع ص ) شجرة هشور؛ درختی که برگش زود بیفتد. (منتهی الارب ). هشرة. رجوع به هشرة شود.
حلقت هشوریملغتنامه دهخداحلقت هشوریم . [ ] (اِخ ) (بمعنی مزرعه ٔ شمشیرها) و آن مکانی میباشد در نزدیکی جبعون و بواسطه ٔ جنگ هولناکی که در آن واقع شد بدین اسم نامیده شد. و بگمان دریک دروا
حلقت هشوریملغتنامه دهخداحلقت هشوریم . [ ] (اِخ ) (بمعنی مزرعه ٔ شمشیرها) و آن مکانی میباشد در نزدیکی جبعون و بواسطه ٔ جنگ هولناکی که در آن واقع شد بدین اسم نامیده شد. و بگمان دریک دروا
برگلغتنامه دهخدابرگ . [ ب َ ] (اِ) آن جزء از هر گیاهی که نازک و پهن است و از کناره های ساقه و یا شاخه های باریک میروید. (ناظم الاطباء). به عربی ورق گویند. (از برهان ). جزوی از