هسهاسلغتنامه دهخداهسهاس . [ هََ ] (ع ص ، اِ) شبان که گوسپندان را همه شب چراند و پاس دارد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || آنکه به شب خواب نکند جهت کاری . (منتهی الارب ). آنکه ش
صلیب احمرلغتنامه دهخداصلیب احمر. [ ص َ ب ِ اَ م َ ] (اِخ )صلیب سرخ . نام مؤسسه ٔ بین المللی است که بمنظور کمک های عمومی در مواقع لازم به کشورها و نواحیی که دچار خسارت مالی و تلفات ج
نبللغتنامه دهخدانبل . [ ن ُ ب ِ ] (اِخ ) نوبل . آلفرد برنارد. از دانشمندان و مکتشفان بزرگ جهان و مبتکر جایزه ٔ نبل است . وی به سال 1833 م . در سوئد تولد یافت . پدرش امانوئل ، م
فانیلغتنامه دهخدافانی . (ع ص ) ناپاینده . (ربنجنی ). نیست شونده . ناپایدار : اگر عقل فانی نگردد تو عقلی وگر جان همیشه بماند تو جانی . منوچهری .ما همه فانی و بقا بس تو راست ملک ت
هاهلغتنامه دهخداهاه . (ع اِ صوت ) کلمه ٔ وعید و تهدید است . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || حکایت خنده ٔ خنده کننده : ضحک فلان فقال هاه هاه . (ناظم الاطباء). ح
استغراقلغتنامه دهخدااستغراق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) همه را فراگرفتن . (منتهی الارب ). همه را فاگرفتن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). استیعاب : اگر در شرح معالی و مغالی که ذات معظم ای