هستۀ یخ زیستزادbiogenic ice nucleusواژههای مصوب فرهنگستانهستۀ یخ با منشأ زیستی، بهویژه باکتریهای موجود در سطح گیاه
شمارگر هستۀ یخice nuclei counterواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای برای شمارش ذرات شکلدهندۀ هستۀ یخ در فرایند هستهزایی ناهمگن در جوّ
هستۀ اَبر 1cloud coreواژههای مصوب فرهنگستانبخشی در مرکز دادههای اَبر که مسئول نظارت بر درخواستهای خدماتی کاربر نهایی است
شمارگر هستۀ یخice nuclei counterواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای برای شمارش ذرات شکلدهندۀ هستۀ یخ در فرایند هستهزایی ناهمگن در جوّ
هستۀ تماسیcontact nucleusواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ذرۀ هواویز که ممکن است براثر تماس با سطح قطرۀ آب اَبَرسرد، هستۀ یخ را تشکیل دهد
ستارۀ دنبالهدارcometواژههای مصوب فرهنگستانجسمی از یخ و غبار در حال گردش به دور خورشید که وقتی به نزدیک خورشید میرسد، بخشی از آن بخار میشود و دُم بلندی به دنبال هستۀ آن در فضا کشیده میشود متـ . دنباله
یخ فروش نیشابورلغتنامه دهخدایخ فروش نیشابور. [ ی َ ف ُ ش ِ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) نام احمقی از اهالی نیشابور. (ناظم الاطباء). گویند در نیشابور گدایی سفیه بود که هرچه گدایی تحصیل کردی به یخ داد
پاتنلغتنامه دهخداپاتن . [ ت َ ] (فرانسوی ، اِ) کفشی که در گل پوشند. || تخت کفشی از چوب یا فلز که زیر آن تیغه ای آهنین از طول هست و آنرا برای لغزیدن و سُریدن روی یخ بزیر کفش بندن