بودجۀ زیرخطbelow-the-line budgetواژههای مصوب فرهنگستانکلیۀ هزینههای تولید یک فیلم سینمایی، بهاستثنای هزینههای بالاسری، که شامل هزینههایی مانند مواد اولیه و امتیازات قانونی و تبلیغات است
فرابُردmark upواژههای مصوب فرهنگستانمبلغی که به قیمت تمامشدۀ (cost price) یک کالا افزوده میشود تا هزینههای بالاسری (overheads) و سود را تأمین کند
خرجفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی خرج، مخارج، هزینه، صرفپول، پرداخت قیمت تمامشده، سربار، خواب سرمایه بَرج هزینههای پرسنلی، هزینۀ استهلاک، هزینۀ پذیرایی، هزینۀ تبلیغات، هزین
درجهلغتنامه دهخدادرجه . [ دَ رَ ج َ ] (ع اِ) درجة. پله . (ناظم الاطباء). نردبان . سلم . مرقات . زینه . پایه . (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به درجة شود. || پایگاه و پایه . (غیاث
والیلغتنامه دهخداوالی . (ع ص ، اِ) کاردار. (السامی ) (دهار) (مهذب الاسماء). حاکم یک ولایت یا ایالت . (فرهنگ نظام ). حاکم . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ). راعی . (منته