اصفهبدلغتنامه دهخدااصفهبد. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) هروسندان بن بنداربن شیرزادبن فریدون . از اسپهبدان طبرستان و پسرعم اصفهبد شهریار بود و پس از مرگ وی بفرمانروایی رویان نایل آم
ازیریسلغتنامه دهخداازیریس . [ اُ ] (اِخ ) شکل یونانی اسم ازیری که مصریان قدیم بیکی از خدایان عمده ٔ خویش میدادند. وی خدای آفتاب غروب کننده و حامی اموات ، شوهر ایزیس و پدر هُروس بو
خسرولغتنامه دهخداخسرو. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) ابن فیروزه . نام یکی از امرای طبرستان است . او و اسپهبد هروسندان با سید حسن بن قاسم بیعت کردند و علم مخالفت با ناصرالحق برافراشتند