لغتنامه دهخدا
یارستن . [ رِ / رَ ت َ ] (مص ) توانستن . (برهان ) (سروری ) (رشیدی ) (آنندراج ) (مؤید الفضلاء). طاقت داشتن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). توانا بودن در کاری . (ازآنندراج ). یارا داشتن . دلیری کردن . جرأت کردن . جسارت کردن . یارایی داشتن . یارگ