هردةلغتنامه دهخداهردة. [ هََ رَ دَ ] (اِخ ) جایی است در بلد ابوبکربن کلاب . (منتهی الارب ) (معجم البلدان ).
حردةلغتنامه دهخداحردة. [ ح َ / ح ِ دَ ] (اِخ ) شهری است به یمن و اهل آن نخستین کسان بودند که از عنسی پیروی کردند. (معجم البلدان ). شهری است بر ساحل دریای یمن . (منتهی الارب ).
حردةلغتنامه دهخداحردة. [ ح َ رَ دَ ] (ع اِمص ) حَرَد. بیماریی است در دست و پای شتر، یا خشک شدن اعصاب دستهای او بواسطه ٔ زانوبند که گاه رفتن دست بر زمین کوبد.
خسروشیرلغتنامه دهخداخسروشیر. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) نام یکی ازدهستانهای بخش جغتای شهرستان سبزوار است . حدود دهستان : شمال ، باکوه هرده ؛ خاور، دهستان نقاب ؛ جنوب ، دهستان براکوه ؛