هرجاییلغتنامه دهخداهرجایی . [ هََ ] (ص نسبی ) چیزی که بر یک جا قرار نگیرد. (آنندراج ). || هر چه بر یک حال نماند: دل هرجایی . طبع هرجایی . (یادداشت به خط مؤلف ). هر کس یا هر چیزی
هرجاییفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. آواره؛ دورهگرد.۲. هرزهگرد: ◻︎ طبع تو سیر آمد از من جای دیگر دل نهاد / من که را جویم که چون تو طبع هرجاییم نیست (سعدی۲: ۳۶۹).