هثاثلغتنامه دهخداهثاث . [ هََ ث ْ ثا ] (ع ص ) دروغگوی . (منتهی الارب ). بسیار دروغگوی . (ناظم الاطباء). کذاب . (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد). هثهاث .
هثهثةلغتنامه دهخداهثهثة. [ هََ هََ ث َ ] (ع مص ) آمیخته شدن . (منتهی الارب ). آمیخته و مختلط شدن چیزی . (ناظم الاطباء). اختلاط. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). || شتاب فرستادن .
هثاثلغتنامه دهخداهثاث . [ هََ ث ْ ثا ] (ع ص ) دروغگوی . (منتهی الارب ). بسیار دروغگوی . (ناظم الاطباء). کذاب . (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد). هثهاث .
هثهثةلغتنامه دهخداهثهثة. [ هََ هََ ث َ ] (ع مص ) آمیخته شدن . (منتهی الارب ). آمیخته و مختلط شدن چیزی . (ناظم الاطباء). اختلاط. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). || شتاب فرستادن .
هثهاثلغتنامه دهخداهثهاث . [ هََ ] (ع ص ) شتابی کننده . (منتهی الارب ). شتاب کننده . (ناظم الاطباء). سریع. (از معجم متن اللغة) (تاج العروس ). شتابنده از انسان و حیوان . (از اقرب ا
دروغگویلغتنامه دهخدادروغگوی . [ دُ] (نف مرکب ) دروغگو. دروغ گوینده . آنکه سخن به دروغ گوید. دروغ زن . افاک . (دهار). اَلمَعی ّ. تِکِذّاب . (منتهی الارب ). خَرّاص . (دهار). دَجّال .
اسرعلغتنامه دهخدااسرع . [ اَ رَ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از سرعت . شتاب تر. بشتاب تر. زودتر. تندتر. تیزتر. چالاک تر. سریعتر. ازرع : و هو اسرع الحاسبین . (قرآن 62/6). علی اسرع الحا