هتیلغتنامه دهخداهتی ٔ. [ هََ ] (ع اِ) وقت . هنگام . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (تاج العروس ).بیشتر در مورد شب و گاهی نیز در روز به کار رود. (معجم متن اللغة). برخه ای از زمان
هتیلغتنامه دهخداهتی . [ هََ تی ی ] (ع اِ) وقت . هنگام . (اقرب الموارد) (تاج العروس ) (منتهی الارب ). هزیع.بیشتر در شب و گاهی در مورد روز هم استعمال شود. (معجم متن اللغة). قسمتی
هتیلغتنامه دهخداهتی . [ هََت ْی ْ ] (ع اِ) وقتی از شب . (منتهی الارب ). وقت و هنگام ، بخصوص هنگام از شب . (ناظم الاطباء): مضی هتی من اللیل ؛ یعنی هزیع، ثلث یا ربع آن . (معجم مت
حتيدیکشنری عربی به فارسیزوج , تا , تااينکه , تاانکه , تاوقتيکه , کشت کردن , زراعت کردن , زمين را کاشتن , دخل پول , کشو , دخل دکان , قلک , يخرفت , وقتي که , تا وقتي که
هتیمةلغتنامه دهخداهتیمة. [ هََ م َ ] (ع اِ) گیاه ترش ریزه . (منتهی الارب ). گیاه حمض ریزه . (ناظم الاطباء). گیاه خرد ترش مزه . (معجم متن اللغة).
هتیه پورلغتنامه دهخداهتیه پور. [ ] (هندی ، اِ) نام جایی که در عهد شاهجهان پادشاه دو فیل مست برای سیاست یکی را به جانب راست و دیگری را به سوی چپ می بستند. (غیاث ).
هتیللغتنامه دهخداهتیل . [ ] (اِخ ) (الَ ...) موضعی است . (معجم البلدان ج 20 ص 392) (معجم متن اللغة) (منتهی الارب ).
هتیه پوللغتنامه دهخداهتیه پول . [ ] (هندی ، اِ) همان کلمه ٔ هتیه پور است . (از غیاث اللغات ). رجوع به هتیه پور شود.
هتیمةلغتنامه دهخداهتیمة. [ هََ م َ ] (ع اِ) گیاه ترش ریزه . (منتهی الارب ). گیاه حمض ریزه . (ناظم الاطباء). گیاه خرد ترش مزه . (معجم متن اللغة).
هتیه پورلغتنامه دهخداهتیه پور. [ ] (هندی ، اِ) نام جایی که در عهد شاهجهان پادشاه دو فیل مست برای سیاست یکی را به جانب راست و دیگری را به سوی چپ می بستند. (غیاث ).
هتیللغتنامه دهخداهتیل . [ ] (اِخ ) (الَ ...) موضعی است . (معجم البلدان ج 20 ص 392) (معجم متن اللغة) (منتهی الارب ).