هرآیینلغتنامه دهخداهرآیین . [ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین که در 15 هزارگزی جنوب شرقی آوج قرار دارد و جایی کوهستانی و سردسیر و دارای 1270 تن سکن
هرآیینهلغتنامه دهخداهرآیینه . [ هََ ن َ / ن ِ ] (ق مرکب ) هرآینه . ناچار و لاعلاج و لابد و بی شک و بی دغدغه و علی کل حال : ندارم هرآیینه از شاه رازو گرچه بخواهد زمن گفت باز. فردوسی